برای شیطان اسامی و صفات متعددی ذکر شده و آن ها از این قرارند:
1.ابلیس:
این کلمه ای ست مفرد و دارای دو جمع (ابالیس و ابالسه) از ماده ی بلس و ابلاس گرفته شده. معنای آن نا امیدی، مأیوس شدن از رحمت خدا، تحیر و سرگردانی، حزنی که از شدت یاس پیدا می شود، اندوهگین و سر گریبان کردن، آمده ابلیس، کلمه عربی و اسم خاص است و معروف شده برای همان کسی که آدم را فریب داد و باعث بیرون شدن او و همسرش از بهشت گردید. و الان با تمام قدرت، خود و لشگریانش در کمین انسان های بی ایمان و سست عنصر، بلکه در کمین همه ی انسان ها بوده مگر بندگان مخلص، که از آنان مأیوس است.ابلیس، موجودی است حقیقی و زنده، با شعور، مکلف، نامرئی و فریب کار، همان که از امر خدا سرپیچی نمود و هم اکنون هم مردم را اغوا می کند و بر انجام گناه و خلاف تشویق می نماید.
چهره ی ابلیس،چهره ی تکبر و عصیان، نخوت و تمرد، خودخواهی و خودمحوری و مظهر غرور و خود برتربینی است.
لفظ ابلیس، به صورت مفرد، یازده بار در قرآن آمده که جز دو مورد بقیه مربوط به خلقت آدم (ع) است. از جمله: «همانا شما آدمیان را بیافریدیم و سپس شکل دادیم پس از آن به فرشتگان امر کردیم تا بر آدم سجده کنند؛ همه سجده کردند، جز ابلیس، که از سجده کنندگان نبود.»
«فرشتگان را فرمان دادیم که ار آدم سجده کنند؛ همه سجده کردند، جز ابلیس، که سرپیچی و تکبر نمود و از کافران گردید.»
«چون فرمان سجده بر آدم رسید، همگی اطاعت کردند جز ابلیس، که از سجده بر آدم امتناع ورزید. خداوند فرمود: ای ابلیس! چه شد تو را که با دیگران بر آدم سجده نکردی؟»
«ابلیس گمان باطل خود را به صورت صدق و حقیقت ، در نظر مردم جلوه داد تا جز گروه اندکی از اهل ایمان، همه او را تصدیق کردند و پیرو او شدند.»
«کافران و معبودان آن ها (همگی) به رو، در آتش جنم در آیند و با تمام سپاه و لشگریان ابلیس به دوزخ وارد گردند»؛ زیرا آنان پیروان او هستند.
به معنای کنار رفتن، عقب گرد کردن و پنهان شدن است، چون هنگامی که انسان به یاد خدا بیفتد و نام او را ببرد، شیطان عقب گرد می کند، پنهان و مخفی می شود. ین واژه نیز به چند چیز اعتبار معنای خاصی پیدا می کند؛ مثلا" رجوع کردن و برگشتن به این اعتبار که انسان وقتی از خدا غافل شد و او را فراموش کرد، شیطان برای وسوسه و اغوا نمودن بر می گردد
و نیز در نهج البلاغه یازده مرتبه کلمه ابلیس آمده است:
چه تلبیس بلیس منظور شد ملائک پی سجده مأمور شد
یکایک بدین سجده اقرار کرد جز ابلیس کز سجده انکار کرد
به خود گفت من ز آتش او ز خاک گر از سجده روی از تو تابم چه باک
تکبر به سویش چه آورد روی بشد طوقی از لعنتش در گلوی